مجله اینترنتی باران
|
||
a.arzani@iran.ir |
خاطره ای از شهیـد صفرعلی قاسمی راد
دست دوستش را می گیرد و صمیمانه به او می گویـد:
این بار شهیــــد خــواهم شد.
گلوله ای به او می دهد و می گــوید: دوست دارم در تشییع جنازه ام این گلوله را شلیک کنی و سپس شتابان بر اتوبوس سوار شده و با همرزمانش عازم جبهـه می گردد و چشمان پرسشگر دوستش را به دنبال خـویش می کشاند.
او شـهـیـد صفرعلی قاسمی راد بود که در عملیـات بیت المقـدس به شـهـادت رسید.
یاد و راهش مستدام باد.
نقل از برادر حاج ناصر کرمی
![]() |