مجله اینترنتی باران
 
 
a.arzani@iran.ir
 

 

*باز هم  از تاریخ،*
*خاطره ای به نام‌ مَنتیگُل*

*نمی دانم سن یا به قول قدیمی ها " سند " شما به پیراهن " مَنتیگُل " قد می دهد یا نه ؟ .*

 مَنتیگُل یک پیراهن مارک فرانسوی بود که کیفیت بسیار خوبی داشت. چون جنسش از الیاف پلاستیک بود فقط باید حواست بود که نسوزد واِلا نه پاره می شد ، نه کهنه می شد و نه تنگ می شد، مثل سنگ بوشهری تابستانها داخلش خنک و زمستانها گرم بود.
 
مَنتیگل آنقدر خوب و مرغوب و با اصالت بود که بعدها نماد دوام و وفاداری و اصالت و ماندگاری شد یعنی هر چیزی را می خواستند بگویند با دوام و مرغوب است می گفتند مثل " (جومه ی)پیراهن  مَنتیگُله ".
 
این پیراهن مرگ نداشت یعنی پدر می پوشید، بعد مادر، بعدش نوبت پسرها می رسید ، خیلی که کهنه می شد آنوقت دختران زیر لباس می پوشیدند. بدون اغراق یک پیراهن مَنتیگُل یک خانواده هفت نفری را تا ده سال به راحتی راه 
می انداخت ، اصلأ این پیراهن انگار خریدنی نبود و از نسلی به نسل دیگر به ارث می رسید یعنی کمتر کسی می تواند ادعا کند خودش رفته بازار پول داده و مَنتیگُل خریده.
یکی از دوستانم می گفت من یک مَنتیگُل زرشکی رنگ داشتم که از ۱۴ سالگی تا زمان سربازی آن را یکسره می پوشیدم ، آنقدر باوفا بود که انگار پا به پای  من قد می کشید و بزرگ می شد. جالب اینکه مَنتیگُل مثل طلا  قیمتش هم ثابت بود یعنی توی بازار دلوار و گناوه و بوشهر حتی شیراز و تهران یک قیمت داشت .
 
تیپ مَنتیگُل زرشکی با کفش دانلاپ سفیدِ زیر سبز، از تیپهای رایج آن سالها بود. از آنجایی که مَنتیگُل کِش می آمد و هر سن و قد و سایز و هر جنسیتی می توانست آن را بپوشد من فقط  یک چیز را می توانم با مَنتیگُل مقایسه کنم و آن هم اتومبیل لندرور است. بله درست شنیدید لاندی وِرِ هم با اینکه ظرفیت اسمی اش پنج نفر بود اما تا شانزده نفر را به راحتی جا می داد درست مثل پیراهن مَنتیگُل انگار کِش 
می آمد،
مانا  باشید  مثل  منتیگل،

 |+| نوشته شده در  جمعه دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت   توسط   | 
  بالا